دلکش

به یاد بانوان موسیقی ایران

دلکش

به یاد بانوان موسیقی ایران

اشک سپهر

اشک سپهر


اواز: دلکش


اهنگ: پرویز یاحقی


کلام: بیزن ترقی





شبنم پاکم ، به عالم خاکی ، چرا افتادم
بخت نگون بین ، که در کجا بودم ، کجا افتادم
من همه نورم ، به عالم فانی ، چرا رو کردم
با تن لرزان ، ز چشمه ی نوش ، بقا افتادم

اگر چه در بستر گل ، فتاده ام در برِ گل
نشینم تا سحر ، منم از دنیای دگر
دلم چو آیینه بود ، تهی ز هر کینه بود
نپذیرم رنگ ریا ، منم ویک سینه صفا

فریب رنگ و بو را نخورم من ، که خود نمی پاید این گل و گلشن
نباشد آلوده دامن پاکم ، سحر چو برچینم گوشه ی دامن
کجا بودم من کجا افتادم ، چرا در دام بلا افتادم ؟
ننهم رو ، نکنم خو ، به زمانه ، من ز آسمانم

گر که بی قرارم ، من زِ آشیانم ، چندی جدا افتادم ، جدا افتادم

شبنم پاکم ، به عالم خاکی ، چرا افتادم
بخت نگون بین ، که در کجا بودم ، کجا افتادم
من همه نورم ، به عالم فانی ، چرا رو کردم
با تن لرزان ، ز چشمه ی نوش ، بقا افتادم

دل شیدا


 دل شیدا


اواز: دلکش


کلام: ابوالحسن ورزی


اهنگ: مجید وفادار



بیا دستم به دامانت تو تنهایی ومن تنها

زجان خواهد دل شیدا تو را در خلوت شبها 

تو که خود ای آفت جان می دانی درد مرا

تو که می بینی گل من رخسار زرد مرا

هم اشک گرم مرا هم آه سرد مرا

باز آ باز آ به برم درمان کن درد مرا

بیا دستم به دامانت تو تنهایی ومن تنها

زجان خواهد دل شیدا تو را درخلوت شبها

تو مرا از عالمی بیگانه کردی

 تو مرا در عاشقی افسانه کردی

دور از تو ای مه، در شام هجران   

باران اشکم، ریزد ز مژگان

بس که دور از تو می نالم شب تا به سحر    

در دل سنگت کی ماند از ناله اثر

تو که خود ای آفت جان، می دانی درد مرا    

تو که می بینی گل من، رخسار زرد مرا

بیا دستم به دامانت تو تنهایی ومن تنها

زجان خواهد دل شیدا تو را در خلوت شبها

بگو که هستی بگو

بگو که هستی بگو


اواز: دلکش


کلام: بیزن ترقی


اهنگ: علی تجویدی



بگو که هستی بگو
بگو که هستی بگو
بگو که هستی بگو
منم ، منم

من آن سبوی بی مِیَم ،
که مستِ باده بوده ام
ز سینه ها به جرعه ای ،
چه عقده ها گشوده ام من

بگو که هستی بگو

منم ، منم ، آن زِ خود بیگانه ،
همدمِ پیمانه ، گرمی میخانه ، منم
آن تهی از باده ، آن ز جوش افتاده ،
هستی از کف داده ، منم
نه ساقیِ سبو کشم برد ،
نه مستِ باده ای غمم خورد
زمانه سنگِ کینه ام زد ،
چه دست رد به سینه ام زد
آن که در میکده ها ،
دل ها را داده صفا منم
آن که با دست تهی ،
از یاران مانده جدا منم

چو به می ، ساقی
مست بی پا شد ،
شکند ساغر را
به زمانه هر کس
بزم آرا شد ،
چو من افتد از پا

چو به می ، ساقی
مست بی پا شد ،
شکند ساغر را
به زمانه هر کس
بزم آرا شد ،
چو من افتد از پا

به زمان چون شمعی بودم ،
به میان جمعی بودم
شده ام من ، به جهان تنها ،
نکند کس گذری بر ما

موسیقی ایرانی

موسیقی ایرانی


اواز: دلکش


 کلام تصنیف: معینی کرمانشاهی


مگو مگو برای من حدیث اشنایی


مگو مگو که یادم اورد غم جدایی


اهنگ چهار گاه: علی تجویدی


کلام اواز: حافظ


دیشب به سیل اشک ره خواب زدم

نقشی به یاد خط تو بر اب می زدم

ابروی یار در نظر وخرقه سوخته

جامی به یاد گوشه محراب می زدم


موسیقی ایرانی

موسیقی ایرانی


اواز : دلکش


کلام تصنیف: بیزن ترقی

 

اهنگ: پرویز یاحقی


تو ای امید جان من ز دل شنو فغان من

چو رفتم ز دیار تو دیگر مجو نشان من


کلام اواز: حافظ


برو ای طبیبم از سر که خبر از سر ندارم

به خدا رها کنم جان که زجان خبر ندارم


 

خصوصی تصویری

خصوصی تصویری


اواز : دلکش


 کلام اواز: پیر پارس


مطرب عشق عجب ساز ونوایی دارد

نقش هر نغمه که زد راه به جایی دارد


اجرای تصنیف: اشفته حالی


همنوازان: اسدالله ملک/فضل الله توکل

تصویری (جشن 37 سالگی تاسیس رادیو)

تصویری


 اجراشده در جشن تاسیس 37 سالگی رادیو ایران


اواز: دلکش


همنوازپیانو: افشین مقدم


اهنگ:دلکش/ناصر زرابادی/پرویز خطیبی


کلام: پرویز خطیبی


بردی از یادم دادی بر بادم با یادت شادم


دل به تو دادم در دام افتادم  از غم ازادم

تصنیف رقص نگاه

تصنیف رقص نگاه


اواز: دلکش


کلام: اعلامی


اهنگ: محمد میر نقیبی


امشب به بیداری نشسته چشمان خواب الود من


این چشم خواب الوده امشب دارد زبیداری سخن


نقش رخ زیبای تو بینم ز پیدا ونهان

 

در این دل ودر پرده ابر سپید اسمان


رقص نگاهم دارد تماشا در ساحل دریای شب

تصنیف میگذرم

تصنیف میگذرم


اواز: دلکش


کلام: بیزن ترقی



اهنگ چهارگاه: علی تجویدی



می گذرم  می گذرم


که برای تو از جان میگذرم

زدیار تو گریان می گذرم

اشک واهم زاد راهم

می روم و دست دعا بر اسمان دارم

حکایت دل

تصنیف حکایت دل


اواز : دلکش


کلام: بیزن ترقی


اهنگ: اسدالله ملک



تو ای شمع بزم کسان هم اواز بوالهوسان

قصه مگو تو دگر زفا شکستی چون بال مرا

نپرسیدی حال مرا

وه که چه غافلی از دل ما