دلکش

به یاد بانوان موسیقی ایران

دلکش

به یاد بانوان موسیقی ایران

موسیقی ایرانی


موسیقی ایرانی


کلام ترانه: بیزن ترقی


کلام اواز: شیخ اجل سعدی


اهنگ سه گاه: مجیدوفادار



مطلع ترانه: سایه لرزان





من سایه افسرده ولرزانم


افتاده ام تا در پی جانانم


گر در ره بیداد او پامالم


عیبم مکن بازیچه دورانم


ای مهر درخشان من شام سیاهم


تو رهرو گردون من مانده به راهم


سرگردانم  بی سامانم


از بیم تنهایی زخود گریزانم من


از من مگریز جانا که خود پریشانم من


گر بی جان افتادم به رهگذار جانان


از این جانبازی ها کجا پشیمانم من


تا حجاب چهره ی شب هستم بیدارم


تا نهان کننده اسرارم غمخوارم


در هرگامی لرزه به جان رفته زتن تاب وتوان چو می زدگان


چه گریزی از سایه ی خود 


به کجا رو ارم به کجا 


نبود جانی به تنم دیگر


که به پای او افشانم


همه جانم او همه جسمم او


که نشانی از جانانم


مطلع اواز:


جان و تنم ای دوست فدای تن و جانت  ---------- مویی نفروشم به همه ملک جهانت
شیرینتر از این لب نشیندم که سخن گفت ---------- تو خود شکری یا عسلست آب دهانت
یک روز عنایت کن و تیری به من انداز ---------- باشد که تفرج بکنم دست و کمانت
گر راه بگردانی و گر روی بپوشی ---------- من می‌نگرم گوشه چشم نگرانت
بر سرو نباشد رخ چون ماه منیرت ---------- بر ماه نباشد قد چون سرو روانت
آخر چه بلایی تو که در وصف نیایی ---------- بسیار بگفتیم و نکردیم بیانت
هر کس که ملامت کند از عشق تو ما را ---------- معذور بدارند چو بینند عیانت
حیفست چنین روی نگارین که بپوشی ---------- سودی به مساکین رسد آخر چه زیانت
بازآی که در دیده بماندست خیالت ---------- بنشین که به خاطر بگرفتست نشانت
بسیار نباشد دلی از دست بدادن ---------- از جان رمقی دارم و هم برخی جانت
دشنام کرم کردی و گفتی و شنیدم ---------- خرم تن سعدی که برآمد به زبانت






موسیقی ایرانی



موسیقی ایرانی


اواز: دلکش

کلام اواز: ؟

کلام ترانه: نواب صفا

اهنگ: پرویز یاحقی


لب می گون تو پیمانه گفتم باز میگوییم ....... شرابش بوسه مستانه گفتم باز میگویم

سراسر زندگی را با همه افسونگری هایش ......حقیقت بین که من افسانه گفتم باز میگویم

 به مستی نکته های عشق را ای آشنای من......من غافل به هر بیگانه گفتم باز میگویم

شبی من بودم و مستی پریشان حالی و ظلمت ...... غزل از گیسوی جانانه گفتم باز میگویم

نوای دلکشی آمد که ناصر گفت و میگوید ...... لب می گون تو پیمانه گفتم باز میگویم

 


باز این دل غمزده آشفته تر آمده گرید به بهانه تو

این مرغ شکسته پر این طایر خسته  پر آید سوی خانه تو

ای دل به فدای تو نادیده وفای تو بشنو تو ترانه من

این دل که فنا شده پا بند وفا شده نالد به ترانه تو

تو زیبای منی گرمی صهبای منی چون عطر گلهایی

از گل تازه تری زیبا چون سحری شیرین تر از رویایی

شبها من دامن دامن میگریم میخندی بر من تا من میگریم

چون مه بر شبهای من میخندی شبها بر تب های من میخندی

خوش بی خبر از من غمزده ای آرام مرا تو بهم زده ای

بهشت امیدی   بهار جاویدی

 حسن جاودانه ای لیلی زمانه ای

زیبایی بلای دلهایی کی آگه ز هجران مایی

میکند دلم چرا دیوانه گری از دلم مجو دگر دیوانه تری

موسیقی ایرانی



موسیقی ایرانی


اواز: دلکش


غزل اواز: حافظ


بیا که قصر امل سخت سست بنیادست

بیار باده که بنیاد عمر بر باد است

غلام همت انم که زیر چرخ کبود

زهرچه رنگ تعلق پذیرد ازاد است


زچه ای زیبا نکنی یادم  به پیامی هم نکنی شادم

تو ندادی دل به فغان من  من ازرده به تو جان دادم

جان برای تو گر ندهم چه دهم؟

گر به پای تو سر ندهم چه دهم؟

گر به درد تو خو نکنم چه کنم؟

گر به درگهت رو نکنم چه کنم؟

مهر تو شد مذهب من

عشق وفا مطلب من


موسیقی ایرانی


موسیقی ایرانی


خواننده بخش ترانه: دلکش


اواز : محمودی خوانساری


غزل اواز: شیخ اجل سعدی


شادی با تو رسیده به خانه من

روشن شد زتو بزم شبانه من

بی تو با شب وماه وچمن چکنم

روزی گر نرسی تو به من چکنم

از هر غنچه بهانه دگر گذرم

از هر گل چون نسیم سحر گذرم

اسان از همه عالم گر گذرم

مشکل که از سر عشق تو  درگذرم

مست توام مست توام دیوانه ی تو

مست تو ام مست توام می زده پیمانه ی تو

شادی با تو رسیده به خانه ی من

روشن شد زتو بزم شبانه ی من

بی تو با شب وماه وچمن چکنم

روزی گر و نرسی به من چکنم

من همچون گیاهم تو ابر بهاران

عشقت به تنم جان بخشیده چون باران

تو چشمه ی نوشی ای شهد جاودانی

از هر چه بگویم تو شیرین تر از جانی

از هر غنچه بهانه دیگر گذرم

از هر گل چون نسیم سحر گذرم

اسان از همه عالم اگرگذرم

مشکل از سر عشق تو در گذرم

مست توام مست توام دیوانه ی تو

مست توام مست توام می زده ی پیمانه ی تو


غزل اواز

من خود ای ساقی از این شوق که دارم مستم

تو به یک جرعه دیگر ببری از دستم

هر چه کوته نظرانندبرایشان پیمای

که حریفان ز مل من زتامل مستم

پیش از اب وگل من در دل من مهر تو بود

با خود اوردم از ان جا نه به خود بربستم

تو به یک جرعه دیگر ببری از دستم

من خود ای ساقی از این شوق که دارم مستم


موسیقی ایرانی


موسیقی ایرانی


خواننده بخش ترانه و اواز : دلکش

کلام اواز : حافظ


ترانه

امشب چو من مینای می میگرید پیمانه میخندد

یا رب چو گل بر گریه ی این عاشق دیوانه می خندد


اواز

برو ای طبیم از سر که ز سر خبر ندارم

بخدا رها کنم جان که زجان خبر ندارم

به عیادتم قدم نه که زبیخودی شوم به

می ناب نوش هم ده که غم دگر ندارم

ز زرت کنند زیور بزرت کشند در بر

من بینوای مضطر چکنم که زر ندارم

به من ار چه می پرستم مدهید  می که مستم

مبرید دل زدستم که دل دگر ندارم

به من ار چه می پرستم مدهید می که مستم

نبرید دل زدستم که دل دگر ندارم


موسیقی ایرانی


موسیقی ایرانی


اواز : دلکش

کلام ترانه: معینی کرمانشاهی

کلام اواز: شیخ اجل سعدی

 اهنگ : علی تجویدی


به نسیم سحر خبر امد سیاهی شب به سر امد

تو که می زده ای چه نشستی که سپیده زد وسحر امد

به سوی بوستان شو


انصاف نبود ان رخ دلبند نهان کرد

زیرا که که نه رویی کز او صبر توان کرد

امروز یقین شد که تو محبوب خدایی

کز عالم جان این همه دل با تو روان کرد



موسیقی ایرانی

موسیقی ایرانی




اواز: دلکش


کلام اواز: فروغی بسطامی



مطلع تصنیف

گمراه گمراه گمراه

رویای زندگانی جز حسرتی ندارد

مستی های جوانی جز عبرتی ندارد

ما را  به خود پرستی

شد پی دو روز هستی

این رفت امد ما جز حسرتی ندارد

لاله چون سوخت  از غم وخنده دل ما

خون دل خوردن باشد عادت ما

از هوس های عمر باطل ما

ای گمراه در زندگی چه کردی

جز غفلت در بندگی چه کردی

دست تقدیر زد این رقم را

بنوشت این ناله های غم را

دیدی  پاداش هر ستم را

گمراه  گمراه  گمراه


مطلع اواز


 دل در اندیشه ی ان زلف گره گیر افتاد

 عاقلان مزده که دیوانه به زنجیر افتاد



موسیقی ایرانی

موسیقی ایرانی


اواز: دلکش


اهنگ در سگاه: اسدالله ملک


کلام: بیزن ترقی


کلام اواز: نشاط اصفهانی


مطلع تصنیف




نه برق نگهی  نه بیم گنهی  بلرزاند دل تو را


به هرجا نگری  ز هر جا گذری  نمی روید گل وفا


کجا پیدا کنی چو من یاری دگر


پریشان تر زمن  زمن اشفته تر


ترکم کردی  کی من دم زدم کی بر سر دست غم زدم



مطلع اواز


پنجه از خون دل ماست که رنگین دارد


ان که با دست بلورین دل سنگین دارد


تلخکامان غمش را نگذارد دلتنگ


ان که صد تنگ شکر در لب شیرین دارد






موسیقی ایرانی

موسیقی ایرانی


اواز: دلکش


تصنیف اه بی اثر


کلام تصنیف: اسماعیل نواب صفا


اهنگ: مجید وفادار


کلام اواز: ؟


مطلع تصنیف


شادم گر هستی را به امید تو دادم

یادم کن یادم کن که به یاد تو شادم


اهم اما اهی که اثر نگذارد

اشکم اما اشکی که به دیده فتادست


می خواهم محرم دل میجویم همدل دل

با من بگوید غم خود با او گویم غم دل


شیرین کامی گل اندامی دل ارایی

شادم کن با پیامی


مطلع اواز


در دل دیوانه گم کردم وفای خویش را

بردم از خاطر خیال اشنای خویش را


در تن تبدار من تابی نمانداز عاشقی

تا به گوش دل رسانم قصه های خویش را

موسیقی ایرانی

موسیقی ایرانی


اواز: دلکش

کلام: حافظ

کلام تصنیف: بیزن ترقی

اهنگ: پرویز یاحقی


بیا که قصر امل سخت سست بنیادست

بیار باده که بنیاد عمر بر باد است

غلام همت انم که زیر چرخ کبود

زهرچه رنگ تعلق پذیرد ازاد است


زچه ای زیبا نکنی یادم  به پیامی هم نکنی شادم

تو ندادی دل به فغان من  من ازرده به تو جان دادم

جان برای تو گر ندهم چه دهم؟

گر به پای تو سر ندهم چه دهم؟

گر به درد تو خو نکنم چه کنم؟

گر به درگهت رو نکنم چه کنم؟

مهر تو شد مذهب من

عشق وفا مطلب من