دلکش

به یاد بانوان موسیقی ایران

دلکش

به یاد بانوان موسیقی ایران

خصوصی



برنامه خصوصی


اواز: دلکش





حال که تنها شده ام می روی


واله و رسوا شده ام می روی


حال که غیر از تو ندارم کسی


این‌همه تنها شده ام می روی


حال که چون پیکر سوزان شمع


شعله سراپا شده ام می روی


حال که در بزم خراباتیان


همدم صهبا شده‌ام می روی


حال که در وادی عشق و جنون


لاله‌ی صحرا شده ام می روی


حال که نادیده خریدار آن


گوهر یکتا شده‌ام می روی


حال که در بحر تماشای تو


غرق تماشا شده‌ام می روی


این‌همه رسوا تو مرا خواستی


حال که رسوا شده‌ام می روی



دکلمه کلامی در وصف صدای دلکش



گیتی به کام و باده ی گلفام بی غش است


دل محو چهر وصوت دلاویز دلکش است


از چشم از بیم چشم زخم ملائک بدین نوا


بس نعل ها که از دل سوزان بر اتش است


دل برده دلکش از همه و عقل هی زند


ما بین عقل وعشق کشاکش است


موسیقی ایرانی



موسیقی ایرانی


اواز: دلکش


غزل اواز: حافظ


بیا که قصر امل سخت سست بنیادست

بیار باده که بنیاد عمر بر باد است

غلام همت انم که زیر چرخ کبود

زهرچه رنگ تعلق پذیرد ازاد است


زچه ای زیبا نکنی یادم  به پیامی هم نکنی شادم

تو ندادی دل به فغان من  من ازرده به تو جان دادم

جان برای تو گر ندهم چه دهم؟

گر به پای تو سر ندهم چه دهم؟

گر به درد تو خو نکنم چه کنم؟

گر به درگهت رو نکنم چه کنم؟

مهر تو شد مذهب من

عشق وفا مطلب من


موسیقی ایرانی


موسیقی ایرانی


خواننده بخش ترانه: دلکش


اواز : محمودی خوانساری


غزل اواز: شیخ اجل سعدی


شادی با تو رسیده به خانه من

روشن شد زتو بزم شبانه من

بی تو با شب وماه وچمن چکنم

روزی گر نرسی تو به من چکنم

از هر غنچه بهانه دگر گذرم

از هر گل چون نسیم سحر گذرم

اسان از همه عالم گر گذرم

مشکل که از سر عشق تو  درگذرم

مست توام مست توام دیوانه ی تو

مست تو ام مست توام می زده پیمانه ی تو

شادی با تو رسیده به خانه ی من

روشن شد زتو بزم شبانه ی من

بی تو با شب وماه وچمن چکنم

روزی گر و نرسی به من چکنم

من همچون گیاهم تو ابر بهاران

عشقت به تنم جان بخشیده چون باران

تو چشمه ی نوشی ای شهد جاودانی

از هر چه بگویم تو شیرین تر از جانی

از هر غنچه بهانه دیگر گذرم

از هر گل چون نسیم سحر گذرم

اسان از همه عالم اگرگذرم

مشکل از سر عشق تو در گذرم

مست توام مست توام دیوانه ی تو

مست توام مست توام می زده ی پیمانه ی تو


غزل اواز

من خود ای ساقی از این شوق که دارم مستم

تو به یک جرعه دیگر ببری از دستم

هر چه کوته نظرانندبرایشان پیمای

که حریفان ز مل من زتامل مستم

پیش از اب وگل من در دل من مهر تو بود

با خود اوردم از ان جا نه به خود بربستم

تو به یک جرعه دیگر ببری از دستم

من خود ای ساقی از این شوق که دارم مستم


موسیقی ایرانی


موسیقی ایرانی


خواننده بخش ترانه و اواز : دلکش

کلام اواز : حافظ


ترانه

امشب چو من مینای می میگرید پیمانه میخندد

یا رب چو گل بر گریه ی این عاشق دیوانه می خندد


اواز

برو ای طبیم از سر که ز سر خبر ندارم

بخدا رها کنم جان که زجان خبر ندارم

به عیادتم قدم نه که زبیخودی شوم به

می ناب نوش هم ده که غم دگر ندارم

ز زرت کنند زیور بزرت کشند در بر

من بینوای مضطر چکنم که زر ندارم

به من ار چه می پرستم مدهید  می که مستم

مبرید دل زدستم که دل دگر ندارم

به من ار چه می پرستم مدهید می که مستم

نبرید دل زدستم که دل دگر ندارم


موسیقی ایرانی


موسیقی ایرانی


اواز : دلکش

کلام ترانه: معینی کرمانشاهی

کلام اواز: شیخ اجل سعدی

 اهنگ : علی تجویدی


به نسیم سحر خبر امد سیاهی شب به سر امد

تو که می زده ای چه نشستی که سپیده زد وسحر امد

به سوی بوستان شو


انصاف نبود ان رخ دلبند نهان کرد

زیرا که که نه رویی کز او صبر توان کرد

امروز یقین شد که تو محبوب خدایی

کز عالم جان این همه دل با تو روان کرد



مصاحبه

مصاحبه رادیویی


در سالگرد رادیو با بانو دلکش



تصنیف خدا کند عاشق شوم

تصنیف : خدا کند عاشق شوم


اواز: دلکش


اهنگ سگاه: همایون خرم


کلام: بیزن ترقی



خدا کند عاشق شوم به سر در این اتش روم


که عشق اگر بود به جان دهد به قلب عاشقان


موسیقی ایرانی

موسیقی ایرانی




اواز: دلکش


کلام اواز: فروغی بسطامی



مطلع تصنیف

گمراه گمراه گمراه

رویای زندگانی جز حسرتی ندارد

مستی های جوانی جز عبرتی ندارد

ما را  به خود پرستی

شد پی دو روز هستی

این رفت امد ما جز حسرتی ندارد

لاله چون سوخت  از غم وخنده دل ما

خون دل خوردن باشد عادت ما

از هوس های عمر باطل ما

ای گمراه در زندگی چه کردی

جز غفلت در بندگی چه کردی

دست تقدیر زد این رقم را

بنوشت این ناله های غم را

دیدی  پاداش هر ستم را

گمراه  گمراه  گمراه


مطلع اواز


 دل در اندیشه ی ان زلف گره گیر افتاد

 عاقلان مزده که دیوانه به زنجیر افتاد