اواز : دلکش
کلام ترانه: معینی کرمانشاهی
کلام اواز: شیخ اجل سعدی
اهنگ : علی تجویدی
ز نسیم سحر خبر امد سیاهی شب به سر امد
تو که می زده ای چه نشستی که سپیده زد وسحر امد
به سوی بوستان شو
انصاف نبود ان رخ دلبند نهان کرد
زیرا که که نه رویی کز او صبر توان کرد
امروز یقین شد که تو محبوب خدایی
کز عالم جان این همه دل با تو روان کرد
با سلام و خسته نباشید
احتراما
"ز" نسیم سحر خبر آمد "که" سیاهی شب به سر آمد ...
صحیح می باشد
از زحمات شما قدر دانی می کنم.
علیرضا
درود برشما دوست بزرگوار
سپاس از بزرگواری وراهمایی شما
شاد وسلامت باشید.